برای هم اسم میگذارید؟
همسرتان را با واژههایی مثل «کدو» یا «لاکپشت» صدا میکنید و ایرادهای او را با نسبت دادنش به یک موجود زنده به رخش میکشید؟
گذاشتن اسم بهدلیل تحقیر یا نسبت دادن یک ویژگی ناپسند روی شریک زندگیتان، میتواند یکی از نشانههای این رفتار باشد. درست است که روانشناسان هم توصیه میکنند در یک رابطه عاشقانه، یک اسم لطیف و عاشقانه را برای همسرتان انتخاب کنید و هرازگاهی با آن واژه صدایش کنید اما اسمهای تحقیر کننده هرگز در این گروه جا نمیگیرد. عاشقهایی که خشونت کلامی را در رفتارشان بروز میدهند به جای انتقاد از همسرشان ویژگیهای او را به شکلی تحقیر کننده بیان میکنند و مثل یک برچسب آن را روی همسرشان میچسبانند. مهم نیست که این واژهها با آرامش و خنده به زبان بیاید یا با یک لحن تند. این صفتها در هر شرایطی که ادا شوند، به ارتباط شما آسیب میرسانند. اگر میخواهید دست از این خشونت بردارید در مورد ویژگیهای منفی همسرتان با او صحبت کنید و بهجای اسمگذاری روی او، با هم برای محو کردن این ویژگیها تلاش کنید.
رئیس زندگی شما هستید؟
بهدلیل اینکه اتومبیل یا خانه به نام شما باشد یا پساندازتان در حساب شما قرار داشته باشد، با همسرتان بحث میکنید و دوست دارید کنترل تمام داراییها یا تصمیمگیریهای زندگی مشترکتان دردست شما باشد؟
اگر شما به مشترک بودن این زندگی اعتقادی ندارید و گمان میکنید همسرتان با دادن تمام اختیارات و داراییها به شما، عشقش را نشان میدهد، خشونت رفتاری اساس زندگی مشترک شماست. زندگی با چاشنی خشونت رفتاری، اقتدار شما را در این رابطه بیشتر نمیکند بلکه قدرت کاذبی را برایتان میسازد که ممکن است با سادهترین اتفاق از دست برود. فراموش نکنید یک رابطه عاشقانه، میدان قدرتنمایی نیست.
داد میزنید و فحش میدهید؟
از خانه مادر شوهرتان برگشتهاید و بهدلیل دخالتی که در تصمیمگیریهای خانوادگیتان کردهاند با همسرتان کلنجار میروید؟ وقتی شما را با توضیحاتش قانع نمیکند صدایتان را بالا میبرید و اگر دعوا خیلی جدی شود و خانواده او مقصر اختلافات شما باشند به ناسزا یا نفرین کردن متوسل میشوید؟
حتی در بدترین لحظات هم نباید بگذارید منطق از ارتباط شما فراری شود و خشونت کلامی یا رفتاری جایش را بگیرد. ناسزا گفتن، داد زدن و به کرسی نشاندن حرف با ترساندن همسرتان هم در گرو رفتارهای خشونتآمیز جا میگیرد. مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست. از همان لحظهای که رفتار شما از دایره منطق خارج میشود، دیگر حق با شما نیست.
مدام تهدید میکنید؟
کلمه اگر«در زندگی شما نقش اساسی را بازی میکند؟ مدام برای همسرتان خط و نشان میکشید و جملاتی از این قبیل را همراه با چاشنی تهدید به زبان میآورید؟ «اگر تا این ساعت خانه نباشی»، «اگر فلان خرج را برای خانه نکنی»، «اگر امروز به این مهمانی نرویم»، «اگر با فلانی صمیمی شوی» و ... .
حتی اگر چنین ادعاهایی را به شوخی بیان کنید، شما یک همسرآزار هستید. هر نوع تهدیدی که به تغییر رفتار همسرتان تبدیل شود، گرچه شما را به خواستهتان میرساند، اما در نهایت به زیان ارتباطتان تمام میشود. شما حق ندارید برای تغییر دادن رفتار او به مقابله به مثل تهدیدش کنید یا او را از برخوردی که با خانوادهاش خواهید کرد، بترسانید.
او را قربانی میکنید؟
وقتی همسرتان از شما در مورد پول زیادی که برای خریدن چند لباس صرف کردهاید، سؤال میکند، او را به عنوان مقصر معرفی میکنید و میگویید «اگر حرصم را درنمیآوردی و اگر مرا این همه تنها نمیگذاشتی این کار را نمیکردم؟»
مقصر جلوه دادن همسرتان بهدلیل رفتاری که انجام دادهاید یا اعلام اینکه رفتار من واکنشی به کارهای تو بود، در گروه خشونت رفتاری جا میگیرد. هرگز برای پوشاندن اشتباهاتتان، کاستیها و اشتباهات همسرتان را به رخش نکشید و نگویید اگر تو این عیبها را نداشتی، من هم انسان کاملی میشدم. اگر قرار است با هم زندگی کنید، بهتر است همدیگر را با تمام کاستیهایتان بپذیرید و به جای ساختن یک چماق از آنها با همکاری هم برای تغییر دادنشان تلاش کنید.
بار زندگی را روی دوش او میاندازید؟
همسرتان را به عنوان ماشین پولسازی میبینید و تا زمانی به او و تواناییهایش اطمینان دارید که رفاهی که انتظار دارید را برایتان به وجود بیاورد؟ یا اینکه چون شما خرج زندگی را میدهید انتظار دارید کارهای خانه را بدون کم و کاست انجام دهد و در زندگیتان قانونهای سفت و سختی را به عنوان «وظیفهات است» تعریف میکنید؟
نادیده گرفتن تواناییها و شرایط همسرتان و داشتن انتظارات نامعقول از او نشانه همسرآزاری است. اگر انگیزه شما برای ازدواج یا داشتن رفتار مناسب با همسرتان، درآمدی است که به خانه میآورد یا اگر به دلیل توانایی همسرتان در نظافت منزل یا آشپزی او را سرزنش میکنید و با دیگران مقایسه میکنید، شما یک همسرآزار هستید.
با او معامله میکنید؟
همسرتان از شما میخواهد لحظه سال تحویل را در کنار خانوادهاش بگذرانید و شما گرچه دوست دارید در آن زمان در کنار خانواده خود باشید اما گمان میکنید، میتوانید از این نمد، قبایی برای خود ببافید. پس در مقابل لطفی که به همسرتان میکنید، از او برای رفتن به سفری که دوست دارید یا خرید چیزی که میخواهید قول میگیرید.
باجگیری و معامله کردن در زندگی مشترک هم نوعی خشونت رفتاری است. اگر شما یک همسرآزار باشید، به هر خواسته او به چشم فرصتی برای رسیدن به خواستههایتان نگاه میکنید اما مراقب باشید و فراموش نکنید که زندگی میدان رقابت نیست. اگر شما با همسرتان معامله کنید به مرور از او هم یک باجگیر میسازید و باعث میشوید بهدلیل هر محبتی که در حقتان میکند، یک امتیاز از شما بگیرد.
با چشمغره او را از کاری منصرف میکنید؟
همسرتان در مهمانی مشغول صحبت است و شما احساس میکنید که نباید آن حرف را بیان کند. احتمالا اولین راهی که برای متوجه کردن او امتحان میکنید، چشمغره رفتن یا زدن پا به پای اوست.
اگر شما با چشمغره یا تهدید کردن غیرکلامی همسرتان، او را از انجام دادن یک کار یا گفتن یک حرف منصرف میکنید، شما یک همسرآزار هستید. بسیاری از ما از کودکی با چنین رفتارهایی بزرگ شدهایم و این رفتار را از همکارمان گرفته تا فرزندمان، به همه تحویل میدهیم. اما وقت آن است که بدانیم این حرکت غیرکلامی در گروه خشونت رفتاری جا میگیرند و با حضورشان میتوانند به زندگی مشترک و روابط اجتماعی ما آسیب برسانند.
دورش حصار میکشید؟
شما تعیین میکنید که همسرتان با چه کسانی ارتباط داشته باشد یا نه؟ زمانی که دوستان یا خانوادهتان میخواهند به خانه شما بیایند، با کمال میل و بدون اطلاع او پذیرایشان میشوید اما حق دعوت کردن مهمان را به همسرتان نمیدهید؟
ایزوله کردن همسرتان و دور کردن او از کسانی که دوستشان دارد و در کنارشان آرامش میگیرد هم در گروه رفتارهای خشونتآمیز جا میگیرد. اگر انتظار دارید همسرتان تمام گذشته و عزیزانش را کنار بگذارد و جزئی از دوستان و خانواده شما شود، شما یک همسرآزار هستید.